آموزشی که "
سرگل عمرت دهد باد"!(بر باد رفتهای به نام "تربیت" و "استقلال نهاد آموزش") /صدای معلم ۱۴۰۱۱۱۰۸✍ حمزهعلی نصیری "حیف این سالها که صرف تحصیل شد". این، سخن پدریست که دو فرزندش را سالها به دانشگاه فرستاده است. او میگوید: "محمد و هادی سالها مسیر میان خانه و دانشگاه را پیمودهاند اما بیهوده بود". آن دو جوان که اکنون خارج از سیستم فشل آموزشوپرورش و فارغ از ژست پوشالی دانشگاه، موفق به احراز شایستگیهای فنی و مهارتی در زمینهی مکانیک خودروهای خارجی و برق خودرو شدهاند، سالهای تحصیل در دانشگاه و حتی دورههای راهنمایی و دبیرستان (دورهی اول و دوم متوسطه) را عمر تلف شده میدانند و معتقدند که بیش از ده سال از بهترین دوران عمرشان در مدرسه و دانشگاه، بر باد رفته است! اما این سوز و افسوس به خاطر بر باد رفتن "سرگل عمر" در مدارس و دانشگاههای ما، مختص یکی دو نفر و یا این دوران نیست بلکه تقریباً همگانی و همه زمانیست! گویا سیاست حاکم بر آموزشوپرورش در ایران و محتوای غالب در آن از زمان تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۶۸ تاکنون هیچ تغییری نکرده است و درِ مدارس و دانشگاههای کشور، هم اکنون بر همان پاشنه میچرخد که در ۱۳۴ سال پیش میچرخیده است البته اکنون زنگزدهتر و فرسودهتر و درماندهتر و رسواتر! و وقتی شعر مرحوم شهریار در نقد نظام آموزشی آن دوران را از نظر میگذارنیم، انگار وصف حال نظام آموزشی امروز را میخوانیم:دارالفنون كه سر گل عمرت دهد ببادشش سال تازه از پى ذوق آزمودن استيک درس زندگی به جوانان نمیدهدطوطی مثال قصه مهمل سرودن است!ملت به خواب غفلت و دولت شریک دزددزدی که از پی رمق از ما ربودن است به نظر میرسد آنچه بیش از هر چیز دیگری ساحَتِ آموزش را از رسالت متعالی آن تهی و تحقق رؤ سروش هشترود...
ما را در سایت سروش هشترود دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : nasiri706o بازدید : 105 تاريخ : چهارشنبه 12 بهمن 1401 ساعت: 22:25